فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hard Pressed

American: ˈhɑːrdˈprest British: hɑːdprest

معنی و نمونه‌جمله

در مضیقه، در تنگنا، دست تنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

They are hard pressed for spare parts.

از نظر ابزار یدکی تحت فشار قرار دارند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hard pressed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hard pressed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard pressed

لغات نزدیک hard pressed

پیشنهاد بهبود معانی